![]() |
1-3: كليات ويژگيهاي جمعيتي امروزه مسايل مربوط به جمعيت، خصوصيات و ويژگيهاي آن، چنان رابطه تنگاتنگي با خود و با عوامل غيرجمعيتي پيدا كرده است كه جايي را براي اثبات حقانيت خود مبني بر ضرورت توجه به مسائل جمعيتي در ارتباط با ديگر عوامل از قبيل منابع طبيعي، زيستمحيطي، غذايي، مسايل سياسي و امنيتي وغيره باقي نگذاشته است. در حقيقت محدوديتهاي موجود در سطح كره زمين آن هم در ابعاد وسيع و در طيفي گسترده كه كانون توجه اغلب دانشمندان و صاحبنظران است و اگر نگوييم همه آنها مستقيماً تحت تاثير جمعيت وتحولات آن پا گرفته، حداقل ميتوان مدعي شد كه به طور غيرمستقيم تحميل شده از سوي جمعيت و ابعاد مختلف آن بوده است (جوان، 7:1380). تاثير مستقيم يا غيرمستقيم عامل جمعيت امري است كه بخصوص پس از جنگ جهاني دوم مورد تاييد مقامات دولتي وغيردولتي واقع گرديده و در تمام كشورهاي جهان در برنامههاي توسعه و پيشرفت اجتماعي- اقتصادي، به آن توجه ميشود. عامل جمعيت هميشه و در همه جا حضور وتاثير داشته و تمام مظاهر و شئون اجتماعي، اقتصادي و فرهنگي به آن وابستگي دارد. اطلاع وآگاهي از مسايل جمعيت و ابعاد آن داراي اهميت فراواني ميباشد، لذا در فصل حاضر به بررسي خصوصيات جمعيتي دهستان اسفرجان پرداخته خواهد شد.
2-3: تعداد جمعيت براساس گزارش شبكه بهداشت و درمان شهرستان شهرضا، دهستان اسفرجان در سال 1382 داراي 7785 نفر جمعيت بوده كه در سه روستاي اسفرجان، هونجان و امينآباد ساكن ميباشند. جدول شماره (1-3) جمعيت و تعداد خانوار ساكن در منطقه مورد مطالعه را طي دورههاي 35، 45، 55، 65، 75 و 82 به تفكيك روستا نشان ميدهد. جدول شماره (1-3) تعداد جمعيت و خانوار روستاهاي دهستان اسفرجان طي دوره 35 تا 1382
ماخذ: شبكه بهداشت و درمان شهرستان شهرضا و مركز آمار ايران75، 65، 55، 45، 1335
3-3: توزيع جمعيت نحوه توزيع و پراكنش جمعيت در دهستان اسفرجان به عوامل جغرافيايي همچون وجود منابع آب، خاك، آب و هوا و غيره بستگي دارد به طوري كه روستاهاي اسفرجان و هونجان كه داراي جمعيت بيشتري ميباشند، داراي منابع آب و خاك نسبتاً مطلوبتري بوده وجمعاً حدود 3/83 درصد جمعيت دهستان را در خود جاي دادهاند. بنابراين ميتوان نتيجه گرفت كه الگوي توزيع جمعيت حاصل مقتضيات محيط طبيعي بوده و عواملي همچون فيزيوگرافي، مقدار ريزشهاي جوي، حاصلخيزي خاك و در اختيار بودن آبهاي سطحي و غيره را ميتوان در اين توزيع موثر دانست.
4-3: تراكم جمعيت در راستاي مطالعات جمعيتي، داشتن كل جمعيت يك كشور و يا يك ناحيه به طور مطلق هر چند لازم است، ولي كافي و وافي مقصود نيست و بايد رابطهاي بين اين رقم و بعضي عوامل ديگر، مثل مساحت منطقهاي كه جمعيت مورد نظر روي آن زندگي ميكنند و يا نسبت جمعيت به مساحت زير كشت و سايرعوامل نيز برقرار گردد، تا فشار جمعيت بر روي زمين و امكانات اقتصادي منطقه مشخص و ظرفيت اقتصادي آن مورد مطالعه و سنجش قرار گيرد. اين امر خصوصا" در سرزميني مثل ايران كه داراي اقليمهاي متفاوت در محدودههاي نسبتاً كوچك ميباشد، امري است لازم و ضروري(جوان،76:1380-74). با توجه به مطالب ذكر شده به بررسي تراكم نسبي و بيولوژيك جمعيت درمنطقه مورد بررسي ميپردازيم.
1-4-3: تراكم نسبي جمعيت براساس نتايج سرشماري نفوس و مسكن در سال 1375، تراكم نسبي جمعيت دركشور و استان اصفهان حدود 37 نفر در كيلومتر مربع، در شهرستان شهرضا 37 و در دهستان مورد مطالعه 7 نفر در كيلومتر مربع ميباشد. تراكم جمعيت را در استان اصفهان بايد معلول داشتن مراكز متعدد صنعتي وامكانات مناسب كشاورزي، خصوصاً در زمينه آبياري دانست. صنايع دستي، محصولات كارخانهاي، ريسندگي و بافندگي و بالاخره صنعت قاليبافي منطقه اهميت بسيار زيادي دارد. قدمت صنايع دستي منطقه شايد به چندين قرن ميرسد، اما صنايع كارخانهاي آن كمتر از يك قرن است كه پايهگذاري شده است. غير از صنايع فوق، صنايع مختلف ديگري در اين منطقه متمركز گرديدهاند كه از بين آنها ميتوان به صنايع سنگين، ماشينآلات و صنايع غذايي اشاره نمود. واضح است كه هر يك از اين صنايع به طريقي سبب جذب جمعيت ميگردد. همين حالت را تا حدودي در مورد شهرضا نيز ميتوان صادق دانست به طوري كه احداث كارخانجات، موقعيت مركزيت شهرستاني و استقرار ادارات و سازمانهاي دولتي وغيردولتي در آن وهمچنين موقعيت مطلوب ارتباطي آن در رابطه با شهرهاي اصفهان و شيراز را ميتوان در تراكم جمعيت آن دخيل دانست. پائين بودن تراكم نسبي جمعيت در منطقه موردمطالعه را بايد در عوامل طبيعي و اقتصادي جستجو نمود. به طوري كه به دليل مشكلاتي كه در زمينه كمبود منابع آب وجود دارد، اساس كشاورزي وساير فعاليتهاي اقتصادي منطقه دچار ضعف ميباشد و لذا توانايي ايجاد اشتغال و درآمد براي ساكنين را نداشته و نتوانسته است سبب جذب و تثبيت جمعيت در منطقه شود، در طرف ديگر، وجود مراكز شهري و صنعتي همچون اصفهان و شهرضا را بايد در اين مورد دخيل دانست، زيرا باعث خروج جمعيت از اين منطقه بعد از سال 1365 شده و سبب پائين تر شدن تراكم نسبي جمعيت شده است. 2-4-3: تراكم بيولوژيك جمعيت ميزان تراكم زيستي يا حياتي (بيولوژيكي) جمعيت عبارت است از رابطه ميان وسعت زمينهاي زيركشت يا قابل كشت يك منطقه با جمعيت آن، و به سخني ديگر، نسبت تعداد جمعيت در واحد زمين زراعي، و آن از تقسيم تعداد كل جمعيت به مساحت زمينهاي زراعي(برحسب هكتار) بدست مي آيد. تراكم زيستي را معمولاً براساس مساحت زمينهاي زيركشت و آيش محاسبه ميكنند اما گاه مساحت زمينهاي قابل كشت را نيزدر نظر ميگيرند(تقوي، 34:1378). با توجه به اين كه زمينهاي زيركشت دهستان اسفرجان در سال 1382، حدود 2402 هكتار و ميزان جمعيت دهستان در همان سال 7785 نفر بوده است، ميزان تراكم بيولوژيكي منطقه تحت بررسي، 2/3 نفر در هكتار را نشان مي دهد. ميزان تراكم بيولوژيكي به تفكيك روستا در جدول شماره(2-3) ارائه شده است. جدول شماره (2-3) تراكم بيولوژيكي جمعيت دهستان اسفرجان به تفكيك روستا،1382
از جدول مزبور پيداست كه مابين روستاهاي منطقه، روستاي هونجان از تراكم بيولوژيكي بالاتري بهره منداست كه دليل آن شرايط خاص فيزيوگرافي ومشكلات موجود در بهرهبرداري از منابع آبي ميباشد. به صورتي كه اراضي قسمت غربي و جنوب غربي روستا كه از پتانسيل مطلوب خاك برخوردار است، در شرايط كنوني زير كشت نميباشند كه مهمترين دليل آن وجود مشكلاتي در زمينه تامين آب كافي براي اينگونه اراضي است و اراضي زيركشت فعلي نيز به دليل شرايط فيزيوگرافي و تنگناهاي ژئومورفيك امكان گسترش بيشتري نداشته و در نتيجه سبب بالا رفتن تراكم بيولوژيكي شده است. در مورد روستاي امينآباد نيز مهمترين دليل افزايش تراكم بيولوژيكي، كمبود منابع آب ودر نتيجه كاهش سطح زيركشت ميباشد. در مورد روستاي اسفرجان نيز اين گونه ميتوان بيان نمود كه در حال حاضر تراكم جمعيت پايين تر از روستاهاي ديگر ميباشد، زيرا به دليل مشكلاتي كه در زمينه كمبود منابع آبي وجود دارد بسياري از اراضي مساعد و با پتانسيل مطلوب به زيركشت نرفته و درنتيجه اقتصاد منطقه داراي نقصان و ضعف ميباشد.
5-3: الگوي تركيب جمعيت شناخت يك جمعيت به تجزيه كلي آن به گروههاي كوچك كه بر حسب برخي ويژگيها همساني دارند، بستگي دارد. به اين ترتيب جمعيت ميتواند برحسب ملاكهاي توزيع زير مورد مطالعه قرار گيرد: · برحسب وضعيت خانوادگي · برحسب ميزان سواد و معلومات · برحسب نوع فعاليتهاي اقتصادي · برحسب مراقبتهاي بهداشتي و غيره بنابراين معيارهاي طبقهبندي خيلي متنوع اند. لكن اين تنوع به هر شكل كه باشد بهتر اين است كه هميشه يك طبقهبندي اساسي صورت گيرد و آن عبارت است از جنس و سن(رولان پرسا، 22:1371). زيرا اين دو پارامتر بر ساير عوامل همچون مسكن، تسهيلات بهداشتي، آموزشي وغيره تاثير ميگذارند، به همين دليل به بررسي الگوهاي تركيب جمعيت منطقه مورد بررسي پرداخته ميشود. 1-5-3: توزيع سني جمعيت بررسي و طبقهبندي جمعيت يك جامعه به تفكيك سن كه از روي سال تولد افراد صورت ميگيرد، توزيع سني ناميده ميشود(تقوي، 53:1372). جدول شماره(3-3) توزيع سني جمعيت را در منطقه مورد مطالعه در سال 1382 نشان ميدهد. جدول شماره (3-3)، توزيع سني جمعيت دهستان اسفرجان،1382
ماخذ: شبكه بهداشت و درمان شهرستان شهرضا بررسي توزيع سني جمعيت يك جامعه از نظر پيشبيني وضع آينده آن جامعه و پيشبيني احتياجات آتي جمعيت داراي اهميت فراواني است. با بررسي جدول مزبور اين گونه دريافت ميشودكه 22 درصد جمعيت در گروه سني جوانان و خردسالان ، 3/65 درصد در گروه سني بزرگسالان و 7/12 درصد درگروه سني سالخوردگان قرار دارند.خردسالان، معمولاً توليدكننده نميباشند و در جوامع پيشرفته كه جمعيتها رو به پيري ميروند، اهميت بيشتري دارند. بزرگسالان گروه اصلي توليدكننده اقتصادي وعامل تجديد نسل بوده و بار اصلي اقتصاد را به دوش ميكشند، اين دسته متحركترين گروههاي سني به شمار ميروند. از نظر توليد، نسبت اين گروه سني به بقيه جمعيت بايد زياد باشد، همچنان كه در اروپا و كشورهاي مهاجرپذير اين مسئله به چشم ميخورد، محاسبه چنين نسبتي به بار تكفل1 معروف است( نسبت افراد غيرفعال به افراد فعال ضرب در 100 را ضريب وابستگي يا بار تكفل مينامند و با D.R نمايش ميدهند). با توجه به تعداد جمعيت هر يك از گروههاي سني ضريب وابستگي در منطقه تحت بررسي رقم 3/2 را نشان مي دهد. نكته ديگري كه از توزيع سني جمعيت دهستان اسفرجان دريافت ميشود اين است كه در حدود 7/12 درصد جمعيت را پيران و كهنسالان تشكيل ميدهند. اين ميزان براي روستاي اسفرجان 5/14، هونجان 7/12 و امينآباد 5/9 ميباشد كه نشاندهنده بالاتر بودن نسبت اين گروه در روستاهاي اسفرجان و هونجان است كه يكي از مهمترين دلايل را بايد در مهاجرت جوانان و به تبع آن افزايش نسبت سالخوردگان دانست.
2-5-3: توزيع جنسي جمعيت در مطالعات جمعيتي شايد مسالهاي كه بعد از قدر مطلق جمعيت اهميت دارد، تركيب جنسي جمعيت است. هدف از آن بررسي جمعيت از نظر جنس و تشخيص فزوني يكي از دو جنس نسبت به هم ميباشد، زيرا برتري و فزوني يكي از اين دو جنس داراي نتايج دموگرافيك و انعكاس نامشابهي ميباشد. سنجش اين مساله به وسيله نسبت جنسي امكانپذير ميگردد. اين شاخص نسبت مردان را در برابر هر 100 نفر زن نشان ميدهد و اغلب به صورت درصد بيان ميشود(جوان،134:1380) جهت بررسي توزيع جنسي جمعيت در منطقه مورد مطالعه جدول شماره(4-3) ارائه گرديده است. جدول(4-3)توزيع جنسي جمعيت دهستان اسفرجان،1382
ماخذ: شبكه بهداشت و درمان شهرستان شهرضا با توجه به جدول شماره (4-3)، حدود 31/51 درصد جمعيت را مردان و 69/48 درصد را زنان تشكيل ميدهند. براساس تحليلهاي انجام شده نسبت جنسي در منطقه مورد مطالعه،3/105 نفر ميباشد كه اين نسبت از نسبت جنسي كشور(6/103) و استان اصفهان(8/102) بيشتر ميباشد. به منظور ارزيابي وضعيت نسبت جنسي گروههاي سني مختلف جدول شماره(5-3) تهيه وارائه شده است. جدول شماره (5-3) نسبت جنسي گروههاي سني مختلف در منطقه تحت بررسي،1382
جهت تجزيه وتحليل دقيق تر ساختمان سني و جنسي جمعيت منطقه تحت مطالعه، هرم سني دهستان به صورت نمودار شماره(1-3) ترسيم و ارائه شده است. نمودار شماره (1-3) هرم سني دهستان اسفرجان
جدول شماره (6-3)، توزيع جمعيت دهستان اسفرجان در گروههاي عمده سني،1382
6 -3: حركات جمعيت انتقال و جابهجايي گروههاي انساني در زمان و مكان، «حركت جمعيتي» ناميده ميشود. در حركات جمعيتي تعداد افراد، مهم و تعيين كننده نيست اما شماره آن بايد به اندازهاي برسد كه براي تشكيل و ساختن يك پديده گروهي كافي باشد. حركات جمعيت ممكن است در داخل يك جامعه و يا بين جوامع مختلف انجام گيرد و ميتواند موقتي يا دائم باشد. دو شكل اساسي حركات جمعيت عبارت است از حركات طبيعي يا زماني(تولد ومرگ) و حركات جغرافيايي يا مكاني(مهاجرت) (تقوي، 109:1372). 1-6-3: حركات طبيعي جمعيت در حركات طبيعي جمعيت، ميزان مواليد، ميزان مرگومير، رشد جمعيت و تغييرات آن مورد بررسي قرار ميگيرد كه در منطقه تحت مطالعه بشرح زير است.
1-1-6-3: ميزان مواليد ولادت اساس و نقطه آغازين تشكيل جمعيت است. نه تنها از ميزان ولادت ميتوان به ميزان رشد و توسعه اقتصادي و اجتماعي مناطق مختلف جغرافيايي پي برد، بلكه موفقيت بسياري از طرحها و سياستهاي جمعيتي در گرو شناخت و برآورد دقيق ميزان ولادتها و در نهايت كنترل رشد آن نهفته است. جدول شماره (7-3)، ميزان مواليد دهستان اسفرجان، 1382
براساس جدول شماره(7-3) ميزان مواليد دهستان اسفرجان در سال 1382 در هر هزار نفر جمعيت، حدود12 نفر بوده است. بالاترين ميزان مواليد را روستاي امينآباد با 1/20 در هزار دارا بوده است، در صورتي كه دو روستاي اسفرجان و هونجان داراي رشد 4/12 و 5/8 در هزار ميباشند.
2-1-6-3: ميزان مرگ و مير مرگ به عنوان يكي ديگر از شاخصهاي مهم جمعيت، عامل طبيعي كنترل جمعيت هر سرزمين است. مرگ و مير نه تنها در رشد و تركيب سني جمعيت تاثير بسزايي دارد، بلكه اطلاع و آگاهي از آن ميتواند ما را در شناخت سطح بهداشت، تغذيه، درجه رفاه و همچنين ميزان توسعهيافتگي مناطق ياري دهد. جهت بررسي ميزان مرگومير دهستان اسفرجان جدول شماره(8-3) ارائه گرديده است. جدول شماره (8-3)، ميزان مرگومير دهستان اسفرجان، 1382
با توجه به جدول شماره(8-3) دهستان اسفرجان در سال 1382 در كل داراي 27 واقعه مرگومير بوده است كه در هر هزار نفر جمعيت، 4/3 مورد مرگومير داشته است. به طور كلي ميزان مرگ و مير در اين منطقه در حال كاهش است، اين مسئله بيشتر مرهون دسترسي بهتر به امكانات و خدمات پزشكي و درماني است. از سوي ديگر، تلاش مراكز بهداشت واقع در منطقه مورد مطالعه، در جهت گسترش اصول بهداشتي و افزايش آگاهي مردم در زمينه مسايل بهداشتي، در كاهش ميزان مرگومير جمعيت بسيار موثر بوده است.
3-1-6-3: ميزان رشد طبيعي جمعيت شاخصهاي جمعيتي ولادت، مرگومير و مهاجرت، ميزان رشد جمعيت يك سرزمين را كنترل ميكنند، لذا در بخش حاضر به بررسي وضعيت رشد جمعيت دهستان اسفرجان پرداخته ميشود. در اين رابطه جدول شماره(9-3) ارائه گرديده است. جدول شماره (9-3)، ميزان مواليد، مرگومير و رشد جمعيت دهستان اسفرجان، 1382
دهستان اسفرجان در سال 1382 با 94 واقعه ولادت و 27 واقعه مرگومير، رشد جمعيتي معادل 67/8 در هزار داشته است. در سالهاي اخير روند كلي رشد جمعيت اين دهستان سير نزولي را نشان ميدهد، كه اين امر از يك طرف ناشي از كاهش مرگومير، بر اثر بالارفتن سطح بهداشت و درمان، مبارزه با بيماريهاي واگيردار و بهبود وضع تغذيه، و از طرف ديگر به دليل كاهش مواليد براثر ارتقاء آگاهيهاي عمومي، رعايت تنظيم خانواده و پيري جمعيت بوده است. جهت بررسي رشد جمعيت منطقه مورد مطالعه طي دوره 1335 تا 1382جدول شماره(10-3) تهيه و ارائه گرديده است. جدول شماره (10-3) نرخ رشد مطلق جمعيت منطقه مورد مطالعه طي دوره 1335 تا 1382
طي دوره آماري 55- 1345 رشد ساليانه جمعيت دهستان 03/- درصد بوده است. در اين دوره روستاي اسفرجان داراي رشد منفي 57/- درصد بوده و دو روستاي هونجان و امينآباد داراي رشد مثبت 84/ و 62/ درصد بودهاند. طي دوره 65- 1355 رشد ساليانه جمعيت درمنطقه مورد مطالعه، 88/1 درصد بوده است. در اين دوره روستاي اسفرجان با رشد 46/2 درصد، بيشترين ميزان رشد را در منطقه مورد مطالعه به خود اختصاص داده است كه طي دوره مورد بررسي(82- 1335) بيسابقه بوده است و كمترين ميزان رشد ساليانه جمعيت را روستاي هونجان با 37/1 درصد دارا بوده است. مهمترين دلايل افزايش جمعيت در اين دوره افزايش زاد و ولد و عدم برنامهريزي در زمينه تنظيم خانواده، شرايط حاكم بر كشور كه ناشي از جنگ ايران و عراق و تحولات فكري مربوط به آن و همچنين اسكان مهاجرين جنگي در روستاهاي منطقه مورد مطالعه ميباشد. طي دوره 75- 1365 رشد جمعيت منطقه تحت مطالعه، 45/1- درصد بوده است كه بيشترين رشد منفي مربوط به روستاي اسفرجان با 1/2- درصد بوده است. مهمترين دليل كاهش جمعيت در اين دوره را بايد مهاجرت روستائيان به شهرها و بازگشت مهاجرين جنگي دانست. طي دوره 82- 1375 كاهش جمعيت را در منطقه مورد مطالعه شاهد هستيم كه ميزان آن19/1- درصد در سطح دهستان ميباشد. مهمترين دليل اين كاهش جمعيت، مهاجرت روستائيان بهشهرهاي اطراف خصوصاً اصفهان و شهرضا ميباشد كه در مبحث بعدي به آن پرداخته ميشود. جهت بررسي روند رشد جمعيت درمنطقه مورد مطالعه طي دوره مورد بررسي نمودار شماره (2-3)تهيه و ارائه گرديده است. نمودار(2-3)روند تغييرات رشد جمعيت منطقه مورد مطالعه طي دوره82-1335
2-6-3: حركات مكاني جمعيت 1-2-6-3: مهاجرت و جابهجايي جمعيت مهاجرت يكي از چهار عامل اصلي تغيير و تحول جمعيت بوده و به دليل ماهيت خود ميتواند علاوه بر تغييرات دراز مدت و طولاني، آثار سريع و كوتاه مدتي را نيز در تعداد و ساختار جمعيت ايجاد كند و تعادل يا عدم تعادلهايي را در جمعيتهاي تحت تاثير خود به وجود بياورد. بسته به چگونگي اثر مهاجرت بر جمعيتها مناطق را با عناوين «مهاجرفرست»، «مهاجرپذير» و «بركنار از جريانهاي مهم مهاجرتي» تفكيك ميكنند. مهاجرت شكلي از تحرك جغرافيايي يا مكاني جمعيت است كه بين دو واحد جغرافيايي انجام ميگيرد. اين تحرك بايد به تغيير محل اقامت معمولي فرد از مبداء يا محل اقامت قبل از مهاجرت وي، به مقصد يا محل اقامت جديد بيانجامد(زنجاني، 5:1380). در بررسي ميزان مهاجرت منطقه تحت مطالعه، محاسبات لازم جهت سنجش ميزان مهاجرت انجام گرديده و نتايج آن در جدول شماره(11-3) انعكاس يافته است. جدول شماره (11-3)، محاسبه ميزان مهاجرت در دهستان اسفرجان، 1382
بررسي روند رشد جمعيت در منطقه تحت مطالعه نشان ميدهد كه در طول دوره مورد مطالعه، نرخ رشد جمعيت منطقه از نرخ رشد طبيعي جمعيت و نرخ رشد جمعيت شهرستان شهرضا كمتر بوده است. در اين رابطه روستاي امينآباد موقعيت ويژهاي را دارا ميباشد، به طوري كه طي دوره موردنظر، تنها روستايي كه داراي رشد مثبت جمعيتي بوده، همين روستا است كه در ادامه به بررسي مهمترين دلايل مهاجرفرستي و مهاجرپذيري آن پرداخته ميشود.
2-2-6-3: دلايل مهاجرفرستي و مهاجرپذيري 1- : محدوديت اشتغال در روستا عدم اشتغال يكي از عوامل موثر بر مهاجرت نيروي كار از روستا است. با دگرگونيهاي اقتصادي-اجتماعي ايجاد شده در روستا، تعادل عرضه و تقاضاي بازار كار در هم ريخته، نيروي كار مازاد در پي يافتن شغل، مجبور به مهاجرت ميشود. عوامل متعددي در عدم اشتغال رو به افزايش در روستاها دخالت دارند كه افزايش جمعيت، كاهش سرانه اراضي، محدوديت منابع آبي در زمينه توسعه اراضي جديد و قابل كشت از آن جملهاند.
2- : درآمد و منابع آن در روستا درآمد، يكي از عمدهترين عوامل اقتصادي در مهاجرتهاي روستاييان است. فقر ديرينه جامعه روستايي، همراه با افزايش جمعيت، كاهش سرانه اراضي، كاهش بازدهي زمينها، رشد ساير بخشهاي اقتصادي در مقابل بخش كشاورزي، تسلط بازار شهرها بر اقتصاد روستاها و وابستگي مصرفي جامعه روستايي از جمله عوامل متعددي است كه به طور روزافزون درآمد روستائيان را كاهش داده است. اين كاهش در حالي است كه درآمد در ساير بخشهاي اقتصادي بيشتر شده است و همين كاهش درآمد در بخش كشاورزي و در مقابل، افزايش آن در ساير بخشها، به نوبه خود سبب انتقال نيروي كار از يك بخش به ساير بخشها ميشود. تودارو در اين باره ميگويد: « هر گونه سياست اقتصادي و اجتماعي كه در درآمدهاي واقعي روستايي و شهري اثر بگذارد، به طور مستقيم و يا غيرمستقيم جريان مهاجرت را تحت تاثير قرار ميدهد»(تودارو، 383:1364). در نتيجه، كسب درآمد از مهمترين عوامل موثر بر مهاجرتهاي روستايي است. فاصله روزافزوني كه بين هزينههاي زندگي در روستا با درآمدهاي روستاييان ايجاد شده است، تعادل اقتصادي روستا را بيش از پيش بر هم زده و مهاجرت از روستا را امري اجتنابناپذير نموده است. 3- : امكانات ارتباطي، آموزشي و رفاهي در روستا ارتباطات، آموزش و رفاه اجتماعي يكي ديگر از عوامل مهم اجتماعي در مهاجرتهاي روستايي است. در دهههاي اخير با دگرگوني ارتباطات در جامعه ملي، و نياز جامعه روستايي به تماس نزديك افراد با يكديگر، باعث ايجاد موقعيت اجتماعي جديدي شده است، اين تحولات و تغييرات نيز به نوبه خود بر مهاجرتهاي روستايي تاثير گذاشته است. به طور كلي، عوامل اقتصادي از مهمترين علل مهاجرتهاي روستايي هستند. فقدان منابع مناسب درآمد و عدم اشتغال مناسب در روستا از جمله اين عوامل به شمار ميروند. مشاهدات انجام شده نشان ميدهند در روستاهاي اسفرجان و هونجان كه بخش كشاورزي مهمترين فعاليت اقتصادي است به دليل مشكلاتي كه در زمينه ايجاد فرصتهاي شغلي و تامين درآمد دارد، مهاجرت رواج بيشتري دارد. به هر حال، روند مهاجرت در جامعه روستايي مورد مطالعه از مدتها قبل شروع شده و تا زماني كه شرايط زندگي اقتصادي- اجتماعي در شهر و روستا، از جهات مختلف نابرابر باشد، عليرغم تغييرات اندك در بهبود شرايط زندگي روستا مهاجرت همچنان ادامه خواهد داشت. در رابطه با افزايش جمعيت روستاي امينآباد كه مهمترين عامل آن تثبيت جمعيت روستايي است، اين گونه ميتوان اظهار داشت كه با توجه به موقعيت ارتباطي اين روستا در مسير جاده ارتباطي اصفهان- شيراز مشاغل خدماتي همچون تعميرگاه، پمپ بنزين، رستوران و غيره گسترش يافته كه تا حدودي سبب تثبيت جمعيت است. دومين عامل در اين زمينه احداث تعدادي كارگاه كوچك در اين روستا است كه سبب تثبيت جمعيت آن گرديده است. سرمايهگذاران اين طرح ها عمدتاً افرادي هستند كه در شهرهاي اطراف سكونت داشته و اقدام به سرمايهگذاري در زادگاه خود نمودهاند و از اين طريق باعث تحرك و پويايي اقتصاد روستاي مورد نظر شدهاند. در اين مورد ميتوان به مسئله متنوعسازي فعاليتهاي اقتصادي توجه نمود، تا از طريق تقويت فعاليت ساير بخشهاي اقتصادي بتوان اقتصاد منطقه را به تحرك واداشت و همچنين به اهميت ايجاد فعاليتهاي اقتصادي و تامين درآمد قابل قبول در توسعه روستايي توجه نمود. به طوري كه روستاي امينآباد همان گونه كه در بخش امكانات خدماتي ذكر گرديده است، كمترين ميزان نهادهاي خدماتي را دارا بوده است، در حالي كه نه تنها مهاجر فرست نبوده، بلكه سبب تثبيت جمعيت نيز شده است.در حالي كه دو روستاي اسفرجان و هونجان با دارا بودن امكانات خدماتي بيشتر، دراين زمينه دچار ضعف اقتصادي بوده و مهاجر فرست ميباشند. لذا در هر گونه برنامهريزي جهت توسعه روستايي در مرحله اول، بايد به مسئله رشد اقتصادي و ايجاد اشتغال همراه با درآمد كافي و قابل قبول توجه خاصي نمود و در مراحل بعد يا همزمان با آن، اقدام به ارائه خدمات به آنها نمود، زيرا در غير اين صورت با افزايش آگاهي و در نتيجه افزايش نيازهاي روستائيان وعدم تناسب اين گونه نيازها با منابع درآمدي روستاييان، راهي به جز مهاجرت از روستا به شهر جهت تامين اين گونه نيازها و منابع درآمد لازم براي آن، باقي نخواهد ماند. از نظر توزيع فضايي مقاصد مهاجرين، با توجه به مطالعات انجام شده و آمار ارائه گرديده از سوي خانه هاي بهداشت روستاهاي مورد مطالعه، در طي اين دوره، شهراصفهان(حدود 75 درصد)، شهرضا(حدود 2/18 درصد) و ساير نقاط شهري و روستايي مهمترين مقصد مهاجران بوده است. اين مسئله نشاندهنده تمايل مهاجرين به اقامت در كلان شهر صنعتي و خدماتي اصفهان و دسترسي به مشاغل موجود در آنجا براي تامين معاش خود و خانواده ميباشد.
7-3: پيش بيني جمعيت پيشبينيهاي جمعيت چنان اهميتي در برنامهريزي دارد كه نميتوان از محاسبه آن حتي به صورت تخمين و تقريب چشمپوشي كرد. مثالهايي چند مسئله را روشنتر ميكند. · پيشبيني تعداد كساني كه در سالهاي آينده به مدرسه خواهند رفت و اصولاً بايد مقدمات رفتن آنها به مدارس ابتدايي، متوسطه و عالي فراهم آيد براي برنامهريزي تامين معلم، تهيه كتاب و مدرسه از ضروريات است. اين پيشبيني در سطح ملي و در مناطق مختلف كشور به طور جداگانه صورت ميگيرد و اساس بودجه و سياست آموزشي هر كشور را تشكيل ميدهد. · برنامههاي بهداشتي نيز بينياز از پيشبيني جمعيتي نيست. بايد از تعداد كل و جنس و سن جمعيت كشور در سالهاي آينده اطلاع داشت و همچنين از توزيع جغرافيايي آنها در نقاط مختلف، در شهر و روستا باخبر بود تا بتوان كوشش لازم را در تامين بهداشت و وسايل درماني آنها به كار برد. · برنامهريزي اشتغال نيز از مهمترين قسمتهاي برنامه توسعه اقتصادي و اجتماعي است كه بر پايه پيشبيني جمعيت در سالهاي آينده طرح ميشود. پيشبيني عرضه كار و مقايسه آن با ميزان تقاضا در تخصصهاي مختلف موجب خواهد شد كه كمبودها مشخص شوند، سياست كل اشتغال دولت معلوم گردد و حجم سرمايهگذاري لازم برآورد شود(تقوي، 164:1378-163). براي پيشبيني جمعيت در كشورهاي در حال توسعه كه از لحاظ آمارهاي اقتصادي، اجتماعي و جمعيتي داراي مشكل ميباشند، مناسبترين و در عين حال سادهترين روش، روش رياضي ميباشد. با توجه به جمعيت منطقه مورد مطالعه و نرخ رشد جمعيت 27 ساله(82- 1355)پيشبيني جمعيت براي 18 سال آينده يعني سال 1400 صورت گرفته و نتايج آن در جدول شماره(12-3)انعكاس يافته است. جدول شماره (12-3)، پيشبيني جمعيت دهستان اسفرجان براي افق 1400
همان گونه كه از جدول شماره(12-3) دريافت ميشود، دو روستاي اسفرجان و هونجان داراي رشد منفي بوده و روستاي امين آباد رشد مثبت جمعيتي را نشان ميدهد كه مهمترين دلايل آن مهاجر فرستي و تثبيت جمعيت ميباشد كه در بخش مهاجرت به آن پرداخته شده است.
8-3: آموزش و سواد در اصطلاح جمعيتشناسي منظور از آموزش و پرورش يا به طور كلي «آموزش»، تعليماتي است كه طي برنامههاي مختلف و رسمي دولتي به مردم داده ميشود و در پايان آن مدركي ارائه ميگردد. توانايي خواندن و نوشتن به يكي از زبانها و لهجههاي موجود در جهان و داشتن تحصيلاتي از هر نوع را «سواد» ميخوانند. طبق تعريف، فردي كه نميتواند به يكي از اين زبانها و لهجهها بخواند و بنويسد، يعني كسي كه از هيچ نوع تحصيلاتي برخوردار نيست، «بيسواد» و كسي كه به اين امر قادراست «باسواد» ناميده ميشود(تقوي، 79:1372). از ميان ضوابط كيفي گوناگون جمعيت، سواد به خاطر هماهنگي متناسب با پيشرفت اجتماعي- اقتصادي يك سرزمين جاي مهمي را دارا ميباشد. روندهاي سواد مشخصكننده مرحلهاي است كه حيات و اقتصاد يك جامعه به آن نائل آمده است(نظري، 95:1376). كاركرد آموزشي در هر سرزمين، زيربناي توسعه اقتصادي- اجتماعي ميباشد. جامعهاي كه از نظر سواد و تخصص، از موقعيت مناسبي برخوردار نباشد، امكان ارتقاي كيفي براي جمعيت آن وجود ندارد. سرمايهگذاري بر روي نيروي انساني، علاوه بر ارتقاي جمعيت يك سرزمين، داراي سودبخشي مادي نيز ميباشد. بررسيهاي انجام شده در نواحي روستايي، گوياي اين واقعيت است كه سودآوري سرمايهگذاري بر روي نيروي انساني بيش از سرمايهگذاري بر روي نهادههاي توليد و تاسيسات بوده است. انسان آموزش ديده و ماهر، قدرت و كارآيي بالايي داشته، لذا بهرهوري بهينه را در كاربرد عوامل توليد حاصل ميكند. در حالي كه انسان غيرماهر، قدرت به كارگيري بهينه عوامل توليد را نداشته، لذا سرمايهگذاريها را نيز به هدر داده و از امكانات كارآيي مناسب به دست نميآورد. بدين جهت هر اندازه ميزان سرمايهگذاري بر روي نيروي انساني براي ارتقاي كيفي و مهارت و تخصص جمعيتها انجام پذيرد، موقعيت كاركردي مناسب تري را در جامعه به وجود ميآورد(مطيعي لنگرودي، 117:1382). بنابراين ميتوان گفت كه، وضع سواد و دانش جمعيت انساني نه تنها تعيينكننده درجه كارايي آن است، بلكه هر گونه تغيير و تحول وضعيت سواد و آموزش اثرات خود را روي ابعاد مختلف جمعيت بر جاي خواهد گذاشت، چرا كه نقش سواد و فرهنگ عامل انساني در فرايند توليد است كه بالا بردن سطح آن در راستاي استفاده بهينه(كم هزينه، پردرآمد) از عامل انساني مستلزم تبديل آن به سرمايه انساني است كه دستيابي به آن جز از طريق سرمايهگذاري روي سواد و آموزش جمعيت انساني امكانپذير نيست. البته اين امرالزاماتي را طلب ميكند كه اهم آنها وجود نگرش معقول و بالنده نسبت به آموزش و سواد، وجود حكومت مردمگرا و جامعه نقدپذير، توان پسانداز و سرمايهگذاري بالا و... ميباشد(جوان، 158:1380-157). با توجه به مطالبي كه بيان شد به بررسي سواد و آموزش در منطقه تحت مطالعه ميپردازيم. در سال1375، از 147162 نفر جمعيت 6 ساله و بيشتر شهرستان شهرضا، 99/81 درصد باسواد بودهاند. نسبت باسوادي در گروه سني 6-14 ساله 9/97 درصد و در گروه سني 15 ساله و بيشتر 96/75 درصد بوده است. اين نسبت در نقاط شهري 47/98 و در نقاط روستايي 83/96 درصد بوده است. نسبت باسوادي در بين مردان 34/87 درصد و در بين زنان 27/76 درصد بوده است.اين نسبت در نقاط شهري براي مردان و زنان، به ترتيب رقم 85/98 و 76/79 درصد و در نقاط روستايي رقم 81/82 و 56/61 درصد را نشان مي دهد. براساس اطلاعات گردآوري شده درصد باسوادي جمعيت 6 ساله و بيشتر در سال 1382 در دهستان اسفرجان 94/79 درصد ميباشد. روستاي اسفرجان با 46/85 درصد، بيشترين تعداد باسوادان را در خود جاي داده است. البته در سطح شهرستان شهرضا، روستاي اسفرجان از لحاظ شاخص باسوادي در موقعيت ويژهاي قرار دارد. در حدود سال 1307 يك باب دبستان به نام هاتف در اين روستا احداث گرديده و اين روستا يكي از اولين روستاهاي استان است كه در آن آموزشگاه تاسيس شده است و در سال 1368 به عنوان روستاي نمونه فرهنگي معرفي شده است.به طوري كه در روزنامه كيهان مورخه 9/3/1368 در مورد اين روستا اين گونه آمده است: «روستاي اسفرجان در حومه شهرضا با قدمت يك هزار ساله به عنوان روستاي نمونه از لحاظ فرهنگي مطرح است. اين روستاي حداقل پنج هزار نفري، هشت واحد آموزشي از دبستان تا دبيرستان دارد و طبق آمار موجود پانصد نفر از اهالي روستا داراي مدارك ليسانس، دكترا و مهندسي هستند و حدود 70 درصد از اهالي باسواد ميباشند». جدول شماره (13-3)، تعداد و درصد باسوادان دهستان اسفرجان، 1382
همان گونه كه از جدول شماره(3 - 13) دريافت ميشود، ميزان باسوادي در سطح دهستان بالا است. جهت مقايسه لازم به ذكر است كه در سال 1375 درصد باسوادان در نواحي روستايي كل كشور 6/69 درصد بوده است. نسبت باسوادي در بين مردان در سطح منطقه مورد مطالعه برابر 6/86 و در بين زنان 9/72 درصد بوده كه به ترتيب روستاي اسفرجان با 39/92 و 61/78 درصد، روستاي هونجان 95/83 و 3/66 درصد و روستاي امينآباد 4/83 و 9/73 درصد است كه نشاندهنده وضعيت مطلوب اين منطقه از نظر شاخص مورد بررسي ميباشد كه ميتواند در توسعه اقتصادي- اجتماعي منطقه تاثير قابل توجهي داشته باشد.
9-3: توزيع جمعيت شاغل در بخشهاي اقتصادي افرادي كه ثروتها را توليد و مصرف ميكنند، بنيان هر گونه فعاليت اقتصادي به شمار ميآيند. نيروي كار جمعيت فعال، پديدآورنده اصلي اقتصاد و ثروتها است. اين حقيقت را هنوز هم بسياري از متخصصان به درستي در نيافتهاند. در هر حال توليد ملي به مجموعه جمعيت فعال بستگي دارد. توسعه اقتصادي هر كشور در صورتي كه عامل سرمايه را ناديده بگيريم، به منابع انساني آن كشور بستگي دارد. از اين منابع انساني آن چه كه به صورت مستقيم دستاندركار توسعه اقتصادي و پيشرفت جامعه است ،گروه كار و يا جمعيت فعال ميباشد. بديهي است حجم، وسعت و چگونگي اين نيرو است كه درجه رشد و پيشرفت اقتصادي را آشكار ميسازد، زيرا انسانها به عنوان پديدآورندگان ابزار، وسايل كار و توليدكنندگان، نه تنها جريان روزمره اقتصاد را به پشتوانه كار خويش و با كمك اين وسايل امكانپذير ميكنند، بلكه با پرداختن به امور پژوهشي وفني از يك سو و تحرك اجتماعي از سوي ديگر رشد و توسعه اقتصادي را باعث ميشوند(جوان، 202:1380). در رابطه با وضعيت شغلي شاغلين در منطقه مورد بررسي جدول شماره(14-3) ارائه شده است. جدول شماره (14-3)، توزيع شاغلين بخشهاي مختلف اقتصادي دهستان اسفرجان،1382
ماخذ: بخشداري شهرضا و شبكه بهداشت و درمان شهرستان شهرضا از كل شاغلان دهستان، 18/60 درصد در بخش كشاورزي، 57/14 درصد در بخش صنعت و 25/25 درصد در بخش خدمات مشغول ميباشند. مهمترين اشتغالات در بخش صنعت در مراكز صنعتي همچون مجتمع فولاد مباركه، ذوب آهن اصفهان، شركت پاتله، شركت پلي اكريل، كارخانجات آجرپزي و شركتهاي فعال در شهرك صنعتي اسفرجان و كارگاههاي كوچكي كه در هر كدام از روستاها وجود دارد، ميباشد. در روستاي اسفرجان 54/56 درصد در بخش كشاورزي، 5/11 درصد در بخش صنعت و 96/31 درصد در بخش خدمات مشغول ميباشند كه دليل بالا بودن درصد شاغلين بخش خدمات را بايد در داشتن موقعيت مركز دهستاني و فعاليت واحدهاي دولتي و همچنين ميزان بالاي سواد و داشتن مدارك عالي دانست كه سبب بالا رفتن تعداد شاغلين اين بخش گرديده است. در روستاي هونجان 07/65 درصد جمعيت در بخش كشاورزي، 38/22 درصد در بخش خدمات و 55/12 درصد در بخش صنعت مشغول ميباشند كه شامل صنايع دستي و ماشيني ميباشد. عمده صنايع دستي اين منطقه را قالي بافي تشكيل ميدهد و شاغلين آن عمدتاً از زنان هستند. دليل بالا بودن شاغلين بخش كشاورزي در اين روستا در درجه اول محدوديت فعاليت ساير بخشهاي اقتصادي چون صنعت و خدمات ميباشد كه باعث بالا رفتن تعداد شاغلين اين بخش شده است. دليل ديگر آن نيز داشتن موقعيت مطلوب جهت پرورش دام ميباشد. به طوري كه در سال 1382 در حدود 57 درصد دام منطقه مورد مطالعه در اين روستا وجود داشته است كه مهمترين عامل در توجيه اين مسئله وجود مراتع غني در بخش جنوب و جنوب غربي اين روستا مي باشد كه باعث ترغيب اهالي به پرورش دام و استفاده از مراتع طبيعي شده است. همچنين اسكان تعدادي از عشاير ايل قشقايي و ادامه فعاليت آنها در بخش دامداري در اين مسئله مؤثر است. در روستاي امينآباد، 08/54 درصد جمعيت در بخش كشاوري، 86/16 درصد در بخش خدمات و 06/29 درصد در بخش صنايع به فعاليت مشغول ميباشند كه بالاترين رقم فعاليت در بخش صنعت را در كل دهستان به خود اختصاص داده است و دليل آن را بايد در محدوديت فعاليت در بخش كشاورزي بدليل كمبود آب دانست. نمودار شماره(3-3) توزيع جمعيت منطقه مورد مطالعه را در بخشهاي سه گانه اقتصادي نشان ميدهد كه در اين ميان كشاورزي بالاترين درصد را به خود اختصاص مي دهد. نمودار(3-3 ) توزيع شاغلان بخش هاي اقتصادي در دهستان اسفرجان، 1382
10ـ3: امكانات خدماتي رشد و توسعه در نواحي روستايي پرتو افكن نخواهد شد، مگر اينكه كاركردهاي خدماتي از جمله سيستمهاي حمل و نقل و ارتباطات، آموزش و بهداشت، كارايي خود را در كيفيت مطلوب نشان دهند(مطيعي لنگرودي، 1373: 229). بررسي وضعيت خدمات در منطقه نشان ميدهد، خدمات به صورت تقريباً برابر در كليه روستاها وجود دارند، در اين زمينه روستاي اسفرجان در موقعيت ويژهاي قرار دارد كه دليل آن تا حدودي مربوط به موقعيت مركزيت دهستاني آن ميباشد. با توجه به اين مسئله كه آبرساني به روستاها اهميت زيادي در حيات جوامع روستايي دارد به بررسي آن در منطقه مورد مطالعه پرداخته ميشود. همانطور كه از جدول شماره (15-3) دريافت ميشود كليه روستاهاي منطقه داراي آب آشاميدني ميباشند كه سابقه آن به قبل از انقلاب اسلامي و حدود دهه 1350 ميرسد، ولي دسترسي به آب آشاميدني به طور گسترده و براي همه خانوارها بعد از انقلاب و توسط اداره بهداشت محيط اصفهان انجام شده است. در مورد برق رساني نيز تمام روستاها داراي برق بوده و از اين لحاظ مشكلي ندارند. وجود و عدم وجود امكانات بهداشتي، درماني و آموزشي در هر مكان نقش مؤثري را در مهاجرت ميتواند ايفا نمايد. همانطوركه از جدول شماره(15-3) دريافت ميشود، روستاهاي منطقه از نظر امكانات آموزشي در موقعيت مناسبي قرار دارند، به جز روستاي امين آباد كه در زمينه مراكز آموزشي خصوصاً دبيرستان دچار كمبود بوده و دانشآموزان اين روستا جهت ادامه تحصيل از امكانات آموزشي شهرضا و تا حدودي روستاي اسفرجان استفاده ميكنند، روستاهاي اسفرجان و هونجان در زمينه اينگونه خدمات هيچ گونه مشكلي ندارند. حتي در چند سال اخير سازمان فني و حرفهاي اقدام به تأسيس يك مركز آموزش فني و حرفهاي دخترانه در روستاي اسفرجان نموده كه ميتواند نقش مهمي در ارائه آموزشهاي كاربردي لازم ايفا نمايد. امكانات بهداشتي و درماني منطقه مورد مطالعه از طريق وجود و عدم وجود حمام، مركز بهداشت، خانه بهداشت، پزشك، دندانپزشك، بهيار، ماما و بهورز مورد ارزيابي قرار گرفته است كه از اين نظر نيز در وضعيت مطلوبي قرار دارد. بطوري كه از جدول شماره(15-3) استنباط ميشود، در زمينه امكانات خدماتي دو روستاي اسفرجان و هونجان در وضعيت نسبتاً مطلوبي قرار دارند، در حالي كه داراي وضعيت رشد منفي جمعيت و مهاجرفرستي ميباشد، بالعكس روستاي امينآباد در زمينه اينگونه امكانات در رتبه سوم قرار دارد ولي داراي رشد مثبت جمعيتي بوده است. لذا به اين مسئله بايد توجه بيشتري نمود زيرا در اوايل انقلاب مشكل بسياري از روستاها را عدم وجود اينگونه خدمات و محروميت اجتماعي روستاها ميدانستند و بدون توجه به بنيه اقتصادي آنها، اقدام به ايجاد اينگونه مراكز خدماتي نمودند كه در بسياري از موارد به مرور زمان اينگونه بناها و مراكز تخريب شد و روستائيان نيز روستا را ترك نمودند. مهمترين دليل عدم توجه سياستگذاران و برنامهريزان درگير مسائل روستايي به اين مساله بود كه ارائه اينگونه خدمات باعث افزايش آگاهي و نياز روستائيان شده و عدم توانايي آنها در پاسخگويي به اينگونه نيازها در محيط روستا به مرور زمان باعث تحرك وجابجايي جمعيت جهت تامين منابع درآمدي لازم جهت پاسخگويي به اينگونه نيازها خواهد شد و اين مساله را به وضوح در اين منطقه ميتوان مشاهده نمود، زيرا دو روستاي اسفرجان و هونجان كه داراي امكانات مطلوبي ميباشند بدليل ضعف ساختار اقتصادي داراي پديده برون كوچي و روستاي امين آباد بدليل ايجاد فرصتهاي شغلي و درآمد كافي، جمعيت آن داراي ثبات مكاني ميباشد. لذا در هر گونه برنامهريزي جهت توسعه نواحي روستايي به اين مساله و لزوم توجه به ساختار و مباني اقتصادي منطقه بايد توجه خاصي مبذول شود. منابع و مآخذ فصل سوم ـ اماني مهدي، مباني جمعيت شناسي، سمت، 1379 ـ ا.اس. اوبراي، مهاجرت؛ شهرنشيني و توسعه، ترجمه فرهنگ ارشاد، مؤسسه كار و تأمين اجتماعي، 1370 ـ آقاخاني محمدرضا، طرح كالبدي توسعه دهستان اسفرجان (بخش مركزي شهرستان شهرضا)، پايان نامه كارشناسي ارشد، دانشگاه فردوسي مشهد، 1374 ـ بخشداري بخش مركزي شهرستان شهرضا،1383 ـ پولارد، فرحت يوسف، جي ان پولارد، روشهاي تحليل جمعيت، ترجمه ايت الهي، عباس سيفي، منصوريان، دانشگاه شيراز، 1380 ـ تقوي نعمتالله، مباني جمعيت شناسي، نشر دانيال، تبريز، 1378 ـ تقوي نعمتالله، مباني جمعيت شناسي،انتشارات نيا، 1372 ـ توانايان فرد حسن، اقتصاد جمعيت، موج، 1368 ـ تودارو مايكل، توسعه اقتصادي در جهان سوم، ترجمه غلامعلي فرجادي، برنامه و بودجه، تهران، 1364 ـ جان. اي. كلارك، اصول و مباني جغرافيايي جمعيت، ترجمه مسعود مهدوي، نشر قومس، چاپ چهارم، 1379 ـ جوان جعفر، جغرافيايي جمعيت ايران، جهاد دانشگاه مشهد، 1380 ـ رولان پرسا، جمعيت شناسي، ترجمه محمد سيد ميرزايي، آستان قدس رضوي، 1371 ـ زنجاني حبيبالله، تحليل جمعيت شناسي، سمت، 1378 ـ زنجاني حبيبالله، مهاجرت، سمت، 1380 ـ زنجاني حبيبالله، جمعيت و شهرنشيني در ايران، جلد اول، مركز مطالعات و تحقيقات شهرستازي و معماري ايران، 1370 ـ سبزيان سعيد، ساختار اقتصادي ـ اجتماعي روستا و مهاجرت از روستا، مركز اطلاعات و مدارك علمي ايرانwww.irandoc.ac.ir ـ سلي فيندلي، برنامهريزي مهاجرتهاي داخلي، ترجمه عبدالعلي لهسائي زاده، انتشارات نويد شيراز، 1373 ـ شبكه بهداشت و درمان شهرستان شهرضا، آمار و جداول حياتي خانههاي بهداشت اسفرجان، هونجان و امين آباد، واحد آمار و اطلاعات، 1383 ـ شيخي محمد تقي، جمعيت شناسي اقتصادي و اجتماعي، شركت سهامي انتشار، 1375 ـ مركز آمار ايران، فرهنگ آباديهاي شهرستان شهرضا، 1345 ـ مركز آمار ايران، فرهنگ آباديهاي شهرستان شهرضا، 1355 ـ مركز آمار ايران، فرهنگ آباديهاي شهرستان شهرضا، 1365 ـ مركز آمار ايران، شناسنامه آباديهاي شهرستان شهرضا، 1375 ـ مطيعي لنگرودي سيد حسن، برنامهريزي روستايي با تأكيد بر ايران، جهاد دانشگاهي مشهد، 1382 ـ مطيعي لنگرودي سيد حسن، جغرافياي اقتصادي خراسان، آستان قدس رضوي، چاپ اول، 1373 ـ نظري علي اصغر، جغرافياي جمعيت ايران، پيام نور، 1376
|
|||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
Copyright © 2007 Esfarjan.ir All Rights Reserved. |